تفسیر علمی است که برای ما کشف نقاب و پرده از چهره الفاظ و آیات قرآن بر می کند و ما را به فهم مفاهیم واقعی قرآن و مراد خدای تعالی نزدیک می سازد .
تفسیر ، یا در مورد الفاظ مشکل و غیر مانوس است که موجب ابهام هائی در فهم معنی آیه یا آیاتی می شود ، یا اینکه مواردی بصورت مجمل و مختصر بیان شده که احتیاج به توضیح و تفصیل و تشریح دارد .
بزرگترین مفسران قرآن ، ائمه اهل بیت ( ع ) می باشند که خانه زاد قرآن و پرورش یافته مکتب وحی اند و از سرچشمه ، آب نوشیده اند و علمشان خدایی است .
شیوه های تفسیر
در تفسیر قرآن ، شیوه های گوناگونی وجود دارد که یکی از آنها ، تفسیر قرآن به قرآن است یعنی از کنار هم گذاشتن آیات مشابه و جمع بندی از آیات در زمینه ی خاص ، به روشن کردن معنای آیه می پردازند . و با استناد به برخی آیات کلیدی در فهم معارف قرآن و شاخص قراردادن آنها ، مراد آیات دیگر را ( حتی آیات متشابه را ) بدست می آورند .
و این دقیقتر و عمیقتر از صرف کنار هم گذاشتن آیات ، و نتیجه گیری از جمع بندی آنهاست ، که مرحوم علامه طباطبائی در تفسیر « المیزان » بر اساس تفسیر کرده است و بعنوان نمونه ، تفسیر برهان و تفسیر نورالثقلین ، از تفسیر های حدیثی است . و شیوه های دیگری هم در تفسیر قرآن وجود دارد .
تفسیر به رای
طبق روایات زیادی ، از « تفسیر به رای» نهی شده و به کسی که تفسیر به رای کند وعده ی آتش دوزخ داده شده است .
تفسیر به رای آنست که انسان ، قرآن بر اساس نظریات شخصی خود ، آنگونه که می پسندد ، آنطور که دلش می خواهد و مورد نظرش است تفسیر و معنی کند و قرآن را به آراء شخصی خود تطبیق دهد و عقیده شخصی خود را به قرآن تحمیل کند . به تعبیر علامه طباطبائی ، رسوبات ذهنی و پیشداوری های خود را در فهم معنی آیات ، دخالت بدهد . و دنباله روی و پیروی از قرآن را رها کند ..این گونه برخورد با قرآن ، شیوه ی قلب های بیمار و اندیشه های ناسالم است . و سراز التقاط در خواهد آورد و حرام و ممنوع است .